صدای من

سلام 

صدای تاریخ ، صدای گذشته ؛ صدایی برای زندگی جاودانه

من دانشجوی کارشناسی رشته تاریخ هستم . از دوران مدرسه زمانی که کلاس اول راهنمایی بودم به طور جدی به تاریخ علاقه مند شدم . هر هفته به کتابخانه شهرمان میرفتم و کتاب های تاریخی امانت میگرفتم . 

یکی از اولین کتاب های تاریخی که خواندم ، مجموعه کتاب تاریخ تمدن یا داستان زندگی انسان نوشته محمود حکیمی بود . 

او در مقدمه کتاب تاریخ تمدن یا داستان زندگی انسان می گوید : 

《 ... هفده سال پیش که تصمیم به تالیف تاریخ تمدن گرفتم از دشواری های این کار بزرگ آگاهی چندانی نداشتم اما به تدریج مشکلات و دشواری ها خود را نشان دادند . تهیه مطالبی در زمینه تاریخ تمدن همه ی ملت ها نیاز به مطالعه کتاب های تاریخی ، علمی ، هنری ، ادبی و فلسفی بسیار داشت تا از میان آن ها درست ترین و بی طرفانه ترینشان انتخاب و سپس با زبان ساده برای نوجوانان و جوانان کنجکاو و جستجو گر بازگو شود . وسعت کار و دشواریها آنچنان بود که من گاه ناامید می شدم و کار را برای مدتی کوتاه رها می کردم اما دوباره از خدای بزرگ می خواستم که مرا در ادامه این پژوهش دشوار یاری دهد و سپس به کار ادامه می دادم ...  محمود حکیمی تابستان ۱۳۶۵》

محمود حکیمی در تربیت معلم تحصیل کرده است . در کشور ما افراد زیادی به مطالعه و نگارش کتاب های تاریخی پرداخته اند . یکی از این افراد دکتر عبدالحسین زرین کوب است . 

زرین کوب در مقدمه کتاب تاریخ ایران بعد از اسلام می گوید : 

《 تاریخ نه آیینه عبرت است نه کارنامه جهل و جنایت . کسانی که با آن چنین شوخی ها کرده اند در حقیقت خواسته اند بعضی از کسانی را که در تاریخ ، نام و آوازه یافته اند دست بیاندازند یا ستایش و نکوهش کنند . تاریخ راستین سرگذشت زندگی انسان است . سرگذشت انسان هاست که زندگی کرده اند و حتی در راه آن مرده اند . اما آنچه برای مورخ اهمیت دارد آن نیست که چگونه مرده اند ، آن است که این ها چگونه زیسته اند . شک نیست که زندگی از آنچه جهالت و شقاوت انسان خوانده می شود هرگز خالی نیست و از این جاست که در تاریخ صفحه های آلوده و تیره است . 》 

در سطح جهانی کتاب یازده جلدی تاریخ تمدن ویل دورانت معروف است . 

ویل دورانت و همسرش آریل دورانت پس از تجربه ی همه ی مکاتب و آرمان ها در کارگاه تاریخ (و به قول خود همه ایسم ها به مقتضای جوانی ) و گذر از جنگ هفتاد و دو ملت ، بزرگترین آموزه تاریخ را این می یابند که : 

《صبورانه حقیقت را بپذیریم و پندارهای یکدیگر را ارج نهیم . 》

من تصمیم گرفتم وبلاگی با نام صدای گذشته راه اندازی کنم . عنوان وبلاگ برگرفته از نام یکی از فصول کتاب نگاهی به تاریخ جهان نوشته جواهر لعل نهرو است. جواهر لعل نهرو یک  آزادی خواه هندی بود که سال ها در زندان به سر برد .

او طی این سال ها برای دخترش ایندرا (منظور ایندرا گاندی که بعدها سومین نخست وزیر هند می شود) نامه می نوشت و در این نامه ها یک تصویر کلی از تاریخ جهان را برای دخترش شرح می داد . او در بخشی از نامه اش به دخترش می گوید : 

《 من همیشه فکر کرده ام که بهترین راه برای یافتن این که چه چیز درست است و چه چیز نادرست ، و اینکه چه باید کرد و چه نباید کرد این نیست که دیگران را موعظه کنیم و اندرز بدهیم بلکه این است که با دیگران صحبت و گفتگو کنیم زیرا از مباحثه و گفت وگو است که گاهی مختصری حقیقت نمایان می شود و جلوه می کند. 》

شعار وبلاگم را صدای تاریخ ، صدای گذشته ؛ صدایی برای زندگی جاودانه گذاشتم. به گفته شاعر بزرگ سرزمینمان یعنی حافظ : 

《  از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر             یادگاری که در این گنبد دوار بماند》

 

به نظر حافظ جاودانه ترین چیز در زندگی انسان ها عشق است. 

در زندگی شخصی به  : 

به خواندن آیات قرآن ، احادیث امامان و جملات قصار بزرگان علاقه مندم. 

معتقدم سوره عصر  در زندگی فردی و اجتماعی می تواند بسیاری از مشکلات را بر طرف کند. ( سوگند به روزگار ، که بی گمان انسان در زیانکاری است ، مگر کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده اند و همدیگر را به حق سفارش کرده اند و همدیگر را به شکیبایی سفارش کرده اند . - ترجمه خرمشاهی)

شنیدن سخنرانی های الهی قمشه ای را در زندگی فردی واجتماعی مفید میدانم.

دیدن مجموعه سریال هرکول پوآرو و فیلم هایی نظیر تایتانیک را خاطره انگیز و خلاقانه میدانم. 

به کوهنوردی و پیاده روی علاقه مندم و سعی می کنم هفته ای یکبار کوهنوردی و تا آن جایی که می شود پیاده روی کنم. 

 وضعیت کتاب خوانی در بین مردم ایران مناسب نیست. معتقدم مردم ایران لایق بهترین ها هستند و راه رسیدن به این بهترین ها  کتاب و کتابخوانی است.

تاریخ چند هزار ساله ایران باعث غرور است. معتقدم رسالت جامعه شناسان ، تاریخ دانان ، فیلسوفان ، متولیان امر تعلیم و تربیت و همه کسانی که به آینده بهتری امید دارند این است که پیشروان جامعه به سوی آینده ای بهتر باشند. 

اصفهانی هستم و به شهر اصفهان علاقه مندم. اصفهان را نه نصف جهان ؛ بلکه همه جهان می دانم. شعار شهر اصفهان 《اصفهان برای همیشه ، برای همه 》شعار مناسبی متناسب با فرهنگ و تاریخ این شهر میدانم. 

خواندن شعر نو را دوست دارم . سهراب سپهری و اشعارش را میپسندم. 

کتاب بینوایان ویکتور هوگو را بسیار خواندنی می دانم و معتقدم در زندگی شخصی و اجتماعی کنونی جامعه ما می تواند مفید واقع شود. 

در پایان میخواهم اشاره ای کنم به قالب وبلاگ : 

من خودم معمولاً در شب مطاله می کنم و مطالعه کردن در شب برایم لذت بخش تر از هر موقعی است ؛ از طرف دیگر شب را دوست دارم چون در شب می توان ستاره ها را دید . دیدن ستاره ها در شب من را یاد خاطرات کودکی می اندازد ؛ زمانی که کوچک تر بودم ، شب های تابستان به هنگام خواب ستاره ها را می دیدم و به خواب می رفتم. 

دیدن ستاره ها را دوست دارم چون من را کنجکاو و پرسشگر می کند ، با دیدن ستاره ها برای من این سوال ها پیش می آید که جایگاه ما انسان ها در این عالم کجاست ؟ این همه ستاره و کهکشان از کجا آمده ؟ آیا در این فضای بیکران موجودات دیگری هم هستند ؟

برای همین قالبی که برای این وبلاگ برگزیدم قالب شب است به نشانه اینکه شب می تواند آغاز پرسشگری و زمانی برای رفتارهای خوب ما مثل مطالعه باشد.

از همه خوانندگان و عزیزان خواهشمندم نظرات خود را برای وبلاگ صدای گذشته ارسال کنند .